به گزارش خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام محمد صدارت با انتشار تصویری در صفحه مجازیاش نوشته است:
سیم خاردار زمین بعضیا و گلهای خدا
از روز اول زلزله سیسخت آرام و قرار نداشتم و تکلیف خودم رو در این میدیدم که برا خدمت رسانی به زلزلهزدگان برم اما معطل ماشین و همراه شدم، از طرفی به نهادهایی که شب انتخابات ما رو تو زمین خودشون میدونن و انتظار کمک دارن درخواست ماشین میدادم و از طرف دیگه با رفقای مهرانی در میون میذاشتم که اگر پایه هستن باهم بریم، اما به هرکی گفتم کار واجب داشت و نمیتونست بیاد و اون بزرگان هم چون هنوز شب انتخابات نشده تحویلمون نگرفتن و فهمیدم به قول اون بنده ما سیم خاردارهای زمین آقایونیم.
دیروز صبح دیگه دل رو زدم به دریا و به همسرم گفتم عصر تنهایی با تاکسی میرم.
ظهر جلسهای با امامان روستاهای مهران داشتیم درباره اعیاد و جشنها و محدودیتهای کرونایی، ابتدای جلسه نگفتم که خودم نیستم و میخوام برم که یک وقت سرد نشن، اما بعد از یک ساعت بحث و برنامهریزی یکدفعه یکی از روحانیون گفت: الان برا ولادت امیرالمؤمنین بهترین و واجبترین کار کمک به زلزلهزدگانه و بقیه هم که انگار ته دلشون مونده سریع تأیید کردن!
من که اصلا فکرم به سمت این دوستان نرفته بود یکدفعه گفتم: حقیقتش من امروز میخوام برم!
همین شد که در عرض دو ساعت رفتن روستا با همسرانشون در میون گذاشتن و آماده حرکت شدن!
یاد سیل پلدختر و مدرسه سازی بلوچستان افتادم که هرجا منتظر کسی نموندم و از ته دل رفتم پای انجام کاری خدا خودش کمک رسوند، و این شد که منِ سیمخاردار زمین بعضیا با گلهای باغ خدا همسفر شدیم برای کار جهادی در سیسخت.
کاش همه کارامون برای خدا و محکم و از ته دل باشه.
پ.ن۱: اون بزرگواری که اول پیشنهاد داد خودش نتونست بیاد ولی وسیله بود از طرف خدا تا همچین جمعی شکل بگیره.
پ.ن۲: عکس مال بعد از نماز صبح در جاده است.
نظر شما